[ و به کسى که در محضر او أستغفر اللّه گفت ، فرمود : ] مادر بر تو بباید گریست مى‏دانى استغفار چیست ؟ استغفار درجت بلند رتبگان است و شش معنى براى آن است : نخست پشیمانى بر آنچه گذشت ، و دوم عزم بر ترک بازگشت ، و سوم آن که حقوق مردم را به آنان بپردازى چنانکه خدا را پاک دیدار کنى و خود را از گناه تهى سازى ، و چهارم اینکه حقّ هر واجبى را که ضایع ساخته‏اى ادا سازى و پنجم اینکه گوشتى را که از حرام روییده است ، با اندوهها آب کنى چندانکه پوست به استخوان چسبد و میان آن دو گوشتى تازه روید ، و ششم آن که درد طاعت را به تن بچشانى ، چنانکه شیرینى معصیت را بدان چشاندى آنگاه أستغفر اللّه گفتن توانى . [نهج البلاغه]
امروز: دوشنبه 04 تیر 16
گفت: اَ . اون مَرده رو . روسری سرش کرده.
گفتم: کو؟ کجاست؟ ببینم؟
- خنگه اون جاست دیگه . نیگا کن درست می بینیش.
-کجاست؟؟
-ای خداااااا. رو صندلی نشسته. کنار اون مغازهه.داره روسری می فروشه.
-آهان دیدمش. پشتش به ماست. بریم. بریم جلو ببینمش.
- بی خیال بابا
- می خوام ببینمش چه ریختی شده.بریم؟
رفتیم جلو. به رفیقم گفتم: اَ . نیگااااا. فکر کنم یارو دیوونه است اااا.خُله.
یه چیزی گفت، تنم لرزید، سرمو انداختم پایین؛ دیگه حرف نزدم... :  « تو چه میدونی، شاید مجبوره...
 نوشته شده توسط پلک ... در سه شنبه 86/12/21 و ساعت 4:34 عصر | نظرات دیگران()
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مرگ ساده است...
آری!، تو بمان!
از میرحسین موسوی
از تحجر بیش از بی دینی رتج می برم
خاک بر سر انقلابی که شما کردید.
و اسرائیلی که به هیچ چیز رحم نمیکند...و مایی که بی رحم تر از اوی
مسؤلیم!!!
گونه ام داغ است از بوسه ناز تو...
...
دو رکعت سلام...
[عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا