سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بارالها! دوستی ات را محبوب ترین چیزها برایم قرار ده، ترس از خودت را ترس آورترین چیزها نزدم قرار ده وبا شوق به دیدارت، نیازهای دنیایی را از من بِبُر . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
امروز: جمعه 103 فروردین 10


تناقضات موسوی من رو به فکر فرو میبره...آیا آقای موسوی هنوز نمیدونن که موضوع گشت ارشاد در حیطه اختیارات نیروی انتظامیه و به هیچ عنوان در اختیارات رییس جمهور و دولت نیست؟ اگر می دونند چرا اعلام میکنند که با رییس جمهور شدنشون تصمیم دارند گشت ارشاد رو تعطیل کنند.
آیا همین آقای موسوی نبودند که در زمان خودشون چیزی به اسم کمیته داشتند که تا امروز هم سوژه برخی فیلم های غربی برعلیه ایرانه و ما جوونا هر وقت اسمشو میشنویم کمی تا قسمتی بسیار می ترسیم و احتمالا جوونای اون موقع هم آرامششون رو از دست می دادند؟؟آیا همین کمیته زمان آقای موسوی که به دستور دولت ایجاد شده بود (اون موقع نیروی انتظامی به اندازه امروز مستقل نبود)نبوده که ممنوعیت استفاده از پیراهن آستین کوتاه رو تصویب کرده بوده؟ آیا همین کمیته نبوده که به گفته خود اصلاح طلبان، با ورود به حریم خصوصی مردم،منازلشون رو تفتیش میگرده و هرکس که ویدیو داشته رو دستگیر، دادگاهی، محکوم و زندانی می کرده؟ آیا آقای موسوی هنوز از بودجه نفت خبر نداره که دو عدد مختلف برای اون رو در دو سخنرانی مختلف و در همین دو سه ما اخیر ایراد میکنه؟آیا آقای موسوی واقعا به آزادی مطبوعات و انتقال آزاد اطلاعات معتقده اون هم وقتی که در زمان خودش به تنها روزنامه منتقد، روزنامه رسالت،رحم نکرد و نویسنده یک مقاله رو که تنها سوال کرده بود چرا برخلاف قانون بودجه دولت به شکل محرمانه به مجلس میره،رو توبیخ کرد و این فرد رو دو ماه و بدون دادگاهی کردن ، در زندان دولت!! حبس کرد؟(اینها صحبت های ما نیست. خود اصلاح طلبان اون رو زمانی مطرح می کردند.)چرا ایشون پایان نامه های دکترا رو راهنمایی می کنن درحالی که طبق سوابق تحصیلی ایشون در دانشگاه خودشون، ایشون فوق لیسانس دارند و طبق گفته خودشن در فیلم مستندشون فاقد دکترا هستند؟و البته یکهو در گیرو دار انتخابات سایت های حامی ایشون برخلاف گفته خود آقای موسوی اعلام می کنند که ایشون دارای تحصیلات در مقطع دکترا هستند؟چرا ایشون از اینکه رییس جمهور عکس محجبه همسرشون رو اون هم بدون زوم دوربین نشون بدند، عصبانی میشند اما همسرشون رو همه جا و در تمام همایش ها و سفرها و درحضور تمام افراد و البته گاهی نگاه های مریض موجود در جامعه با خودشن میبرند؟آیا ایشون واقعا غیرتی میشند؟ایشون چرا در سخنرانی هاشون ادعا می کنند که حامی آزادی بی حد و حصر دانشجو ها هستند اما درحضور ایشون و در سخنرانی ایشون وقتی دانشجویی سوالی می کنه و توسط حامیان ایشون و مسولین برگزار کننده همایش مورد ضرب و شتم قرار می گیرده ایشون سکوت می کنند، لبخند میزنند و به سخنرانیشون ادامه میدند؟ چرا آقای موسوی وقتی در بیت مقام معظم رهبری و در مراسم عزاداری ایشون با دعای فرج قبل از مداحی توسط مداح مواجه میشن، با خشم مراسم رو ترک می کنن؟ مگه ایشون به دعای فرج و امام زمان معتقد نیستند؟ مگه خوندن این دعا اشکالی داره؟لطفا یه نفر برای من توضیح بده که چرا ایشون به تندروی ها و بی ادبی های طرفدارانشون به مقام رهبری اون هم در سخنرانی ها پاسخی نمیدند و اعلام تبری نمی کنند؟ مگه تولی و تبری از مسائل عمده دینی نیست؟ چرا ایشون با وجود اینکه حضرت امام علنا مخالفت خودشون رو با نفوذ اعضای نهضت آزادی اعلام کرده بودند، وقتی این گروه ازشون حمایت می کنن می گن من از حمایت همه استقبال می کنم؟ مگه ایشون معتقد به امام نیستند؟میشه یک نفر برای من توضیح بده که ایشون چرا نامه استعفای خودشون در زمان نخست وزیری رو تقدیم آقای هاشمی می کنند و نه آقای خامنه ای و یا امام؟ و اگر این کارشون طبق قانون بوده چرا با مخالفت جدی و امام و پاسخ تند و عتاب آمیز ایشون مواجه میشن؟اصلا چرا بعد از این نامه با وجود دستور امام برای توضیح دادن خدمت ایشون، سه روز در منزلشون می مونن و بیرون نمی یاند که باز با لحن تند فرمان امام برای رفتن خدمت ایشون مواجه میشن؟مگه ایشون ادعای پیروی از خط امام رو ندارند؟میشه یک نفر برای من توضیح بده که چرا ایشون انقدر به وزرای خودشون اعتماد نداشتن که براشون ناظر تمام وقت در هر وزارتخونه می ذاشتند تا جایی که به دلیل دخالت های غیرقانونی و بیجای این ناظرین، وزرا اختیاراتشون رو از دست می دادند؟مگه وزرا رو خود ایشون منصوب نمی کردند؟یعنی هیچ فرد امین مورد اعتماد دارای توان واقعا نمیشناختن؟؟میشه یه نفر بگه که ایشون چرا زمان کنفرانس برلین و همین طور زمانی که توهین های علنی به امام و رهبری و هتک حرمت اسلام و موازین دینی توسط مسولین دولت اصلاحات و یا نزدیکان اون رو شاهدش بودیم احساس خطر نکردند؟من نگفتم اطرافیان آقای موسوی بلکه من درمورد اعتقاد و برخوردهای شخص خود ایشون دارم سوال می کنم.آقای موسوی 20 سال که تمام حیثیت این مملکت به باد رفت و ایران رو در اوج همکاریهاش با سازمان های بین المللی و کوتاه اومدناش از حقوق ملتش مرکز شرارت دونستن احساس خطر نکردید اما امروز که آمریکا به هر دلیلی(حتی برای دروغ و وانمود کردن به تغییر سیاست ها) تنها راه نجات خودش رو ایران و اسلام معرفی می کنه و حقوق هسته ای ما رو به رسمیت شناخته  و برای رابطه با ما و یا حتی یک ملاقات کوتاه به التماس افتاده احساس خطر کردید؟؟ حالا که دنیا، ما رو به عنوان یک کشور پیشرفته اعلام کرده؟حالا؟؟ الان شما احساس خطر کردید؟؟ آقای موسوی شما که خودتون رو تابع ولایت فقیه و پیرو و یار صدیق امام معرفی می کنید،میشه بگید چرا مدام میگید ملت ایران در روابط خارجیش خوار و ذلیل شده اون هم وقتی که رهبر به صراحت گفتند که حرف کسانی که میگند ملت ایران خوار و ذلیل شده رو قبول ندارم؟؟ شما مگه پیرو امام نیستید؟مگه امام نمیگن در زمان غیبت مطیع محض ولایت فقیه باشید؟
این انتخابات، بین خوب و بد نیست.بین خوب و خوب تر هم نیست...احمدی نژاد و موسوی که از بقیه کاندیداها با برنامه تر وارد شدند و جدی تر هستند،هر دوشون، دو عدد هستند. و باید یک عدد بر سر کار بیاد.اما باید حواسمون جمع باشه که عددی رو انتخاب کنیم که بار منفی کمتری داشته باشه...

همین!

.


 نوشته شده توسط پلک ... در جمعه 88/3/22 و ساعت 9:41 صبح | نظرات دیگران()
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مرگ ساده است...
آری!، تو بمان!
از میرحسین موسوی
از تحجر بیش از بی دینی رتج می برم
خاک بر سر انقلابی که شما کردید.
و اسرائیلی که به هیچ چیز رحم نمیکند...و مایی که بی رحم تر از اوی
مسؤلیم!!!
گونه ام داغ است از بوسه ناز تو...
...
دو رکعت سلام...
[عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا