سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن را که نزدیک واگذارد ، یارى دور را به دست آرد . [نهج البلاغه]
امروز: پنج شنبه 103 اردیبهشت 13

بسم الله النور

...
sib(1/13/2008 10:12:55 AM): یعنی چی آقا دعوت نمیکنه؟
mahya mahdavi (1/13/2008 10:13:01 AM): یعنی نمیکنه
mahya mahdavi (1/13/2008 10:13:13 AM): یعنی
mahya mahdavi (1/13/2008 10:13:20 AM): دلت میخواد اشک بریزی
mahya mahdavi (1/13/2008 10:13:25 AM): دلت می خواد جبغ بزنی
sib(1/13/2008 10:13:25 AM): شما نوشتین که آقا دعوت نمیکنه.
mahya mahdavi (1/13/2008 10:13:30 AM): دلت می خواد باشی
mahya mahdavi (1/13/2008 10:13:34 AM): اما رات نمیدن
mahya mahdavi (1/13/2008 10:13:36 AM): میگن برو
mahya mahdavi (1/13/2008 10:13:41 AM): نمیذارن بیای
mahya mahdavi (1/13/2008 10:13:55 AM): هی مانع میندازن جلو پات
mahya mahdavi (1/13/2008 10:14:06 AM): مانعایی که حتی دست خودت نباشه که برشون داری
mahya mahdavi (1/13/2008 10:14:15 AM): نه
mahya mahdavi (1/13/2008 10:14:19 AM): یعنی هستی
mahya mahdavi (1/13/2008 10:14:23 AM): بین عزادارا
mahya mahdavi (1/13/2008 10:14:31 AM): یعنی عزا و اشک ریزون کنارته
mahya mahdavi (1/13/2008 10:14:35 AM): اما نمیتونی بری
mahya mahdavi (1/13/2008 10:14:38 AM): چون نمی خوان
mahya mahdavi (1/13/2008 10:14:43 AM): چون میگن برو!
mahya mahdavi (1/13/2008 10:14:47 AM): آدمش نیستی
mahya mahdavi (1/13/2008 10:14:59 AM): لیاقت اشک ریختن هم برای ما نداری
mahya mahdavi (1/13/2008 10:15:04 AM): برو از در خونمون
mahya mahdavi (1/13/2008 10:15:10 AM): نمی خوایم باشی
mahya mahdavi (1/13/2008 10:16:19 AM): دعوتیه
mahya mahdavi (1/13/2008 10:16:28 AM): نخوان دعوتت نمیکنن
mahya mahdavi (1/13/2008 10:16:32 AM): به همین سدگی!
mahya mahdavi (1/13/2008 10:16:36 AM): و تلخی!
sib(1/13/2008 10:16:46 AM): اون وقت پارتی بازیه؟
mahya mahdavi (1/13/2008 10:16:57 AM): من گفتم پارتی بازن؟
mahya mahdavi (1/13/2008 10:17:01 AM): گفتم میگن برو
mahya mahdavi (1/13/2008 10:17:06 AM): میگن آدمش نیستی
mahya mahdavi (1/13/2008 10:17:20 AM): میگن لیاقت یه قطره اشک ریختن هم نداری
mahya mahdavi (1/13/2008 10:17:30 AM): لیاقت بودن تو جمع عاشقا رو نداری
mahya mahdavi (1/13/2008 10:17:33 AM): برو بیرون!
mahya mahdavi (1/13/2008 10:17:56 AM): برو هر وقت آدم شدی برگرد
...
و من امروز فهمیدم که بودن در جمع آنها که برای حسین اشک میریزن فقط لیاقت می خواهد. باید دوست بدارند که دعوتت کنند.
و دلی پر دارم که محرم امسال با تمام اشک ریزان دلم دعوتنامه ای برایم صادر شد. و بیرون کردندم از این درگه . که لیاقت می خواهد این بودن را...
اگر دلتان شکست، اگر اشکی از چشمتان لغزید؛ سر خورد، روی گونه تان افتاد، اگر دعوت شدید؛ اگر یادتان بود اینجا کسی هست بیتاب، و این بار از ته ته ته دل، دل شکسته، پر بغض، یادتان بود، دعایی به حال دلش کنید شاید آسمان باریدن گرفت شاید...


 نوشته شده توسط پلک ... در یکشنبه 86/10/23 و ساعت 11:16 عصر | نظرات دیگران()
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مرگ ساده است...
آری!، تو بمان!
از میرحسین موسوی
از تحجر بیش از بی دینی رتج می برم
خاک بر سر انقلابی که شما کردید.
و اسرائیلی که به هیچ چیز رحم نمیکند...و مایی که بی رحم تر از اوی
مسؤلیم!!!
گونه ام داغ است از بوسه ناز تو...
...
دو رکعت سلام...
[عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا