• وبلاگ : ...
  • يادداشت : اين فيلتر سكوت را بشكنيم آخر...
  • نظرات : 12 خصوصي ، 9 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + حبيب اله 

    بسم رب الشهدا...

    سلام عليكم.

    اول بايد گله کنم به خاطر اينکه جواب سوال قبلم رو در پست قبلي نداديد.

    اما بعد... در مورد اين نوشته. من هنوز خيلي کم تجربه هستم و به مسايل سياسي هم مسلط نيستم و به اقتضاي سنم تازه دارم بعضي مسايل رو ميبينم و ميشنوم. بالطبع امثال اين نوشته ها به تجربياتم اضافه ميکنه. اما با توجه به اطلاعات کمي که دارم لازم ميدونم چند نکته رو بيان کنم.

    اول اينکه به نظر من لحن تنده. شما که از مادر عالم حضرت فاطمه س مثال مي آوريد پس خطبه ي فدک را مجددا مطالعه کنيد و ببينيد که لحن آن چگونه است. امثال خاتمي و دگران آيا از ابوبکر و ... بد ترند؟

    البته ني نامه هم همين طور تند برخورد کردند و اين اصلا خوب نيست ومجادله در اسلام سفارش نشده و البته مجادله هم آدابي دارد که کار هر کسي نيست.

    دوم آنكه بايد اين حصار سكوت را بشكنيم ولي اين طور نه. (از آنجا كه هر چيز خوب را بايد پذبرفت ولو از آدم بد) نمي دانم اين سريال امپراطور دريا را نگاه ميكنيد يا نه. در سريال مذكور يك شخصيت منفي در صدد نابودي شخصي خوب است(همان داستان قديمي)كه در اول با شمشير قصد نابودي او را دارد اما وقتي شكست ميخورد ميفهمد كه بايد با سياست او را نابود كند.

    شما شمشير تيز قلم را به دست گرفته ايد. در حالي كه رئيس جمهور محترم محترم آقاي احمدي نژاد كه صد البته از شما شايسته تر به انتقاد است از راه ديگري وارد شده است.

    امام خميني رحمة الله عليه سخنان ديگري نيز دارند مبني بر اينكه با خراب كردن(البته شايد هم اعلام خرابي) مسئولين صحيح نيست.

    آقاي قرائتي ميگفتند: امام وقتي در هواپيما از تبعيد مي آمدند براي خلبان(كه بيگانه و غير مسلمان بوده) دعا ميكردند و آيت الكرسي ميخواندند. اطرافيان از چرايي امر پرسيده بودند. امام فرمود اكنون او خلبان است اگر اتفاقي براي او بيافتد ما نيز تحت تاثير هستيم.

    آقاي قرائتي گفتند : براي مسئولين بايد دعا كرد زيرا كه فعلا اوضاع مملكت در دست آنهاست.

    خيال نكنيد كه اصلاح كردن مملكت و جبران خرابي ها و اين فسادي كه بوجود آمده راحت است.وقتي شما اين مطالب را مينويسيد چه كسي بر عليه شما مي نويسد؟ كساني كه خود به حرفهاي شما معتقدند ولي با روش مخالفند. شما دوستان را به مبارزه وا ميداريد و باعث ميشويد دشمنان سوء استفاده كنند.

    در آخر بگويم كه از اين بحث ها خيلي چيز ها ياد گرفتم و ممنونم

    تنها روش اصلاح اتحاد است. بايد همه متول به بي بي دو عالم شويم و همانطور كه او از ولايتدفاع كرد ما نيز دفاع كنيم و البته نتيجه مهم نيست بلكه وظيفه مهم است.عرضم تمام.

    چند وقتي است كه پيام هايم به طور پيش فرض خصوصي ارسال مي شوند و امكان تغيير آن را ندارم. آيا اشكال از سيستم من است يا تدبير شما اينگونه بوده؟

    اگر مانند متن ديگران به اين متن هم بهايي بدهيد و پاسخ بفرماييد ممنون ميشم.

    السلام عليك يا فاطمه. لعن الله ظالميك يا فاطمه

    پاسخ

    سلام عليکم.سوال قبلي تون رو جواب دادم.گفتم"..."/چشم بنده خطبه فدک رو مجددا مطالعه ميکنم. و بعد از مطالعه کامل اون اين پاسخ رو کامل تر ميکنم./اما من فکر ميکنم همون بخش هايي از خطبه حضرت علي که در خصوص طلحه و زبير بود کافي است.../بنده نه به تند روي خودم اعتقاد دارم و نه به تند روي جناب ني نامه. هرکس نظر خودش رو صراحتا اعلام کرده. و خيلي جفا است که اسم اين صراحت بيان رو تند روي بگذاريم.هم من و هم ايشون بر اين مسئله واقفيم که مشکل مملکت ما از اين سکوت و کنار کشيدن از صراحت بيان شروع شده. شايد گه گاه کلام از دست خارج شده . و کلمه هاي نامناسبي استفاده شده اما اين تنها يک بخش خيلي خيلي کوچک هست که در برابر اون اکثريت کلمات چيزي نيست.گرچه در خصوص پست نوشته شده اين مطلب رو که گفتم اعتقاد ندارم اما به فرض پذيرفتن اون پاسخ رو خواهم داد. من فکر ميکنم شما فرق مجادله و بحث رو نميدونيد. اينجا مجادله اي صورت نگرفته. يک بحث عقلي و ديني و البته بسيار ساده است. تو بحث هم سلام وصلوات نميگن .به بررسي صحيح بودن اعتقادات و تفکرات مي پردازند./در خصوص نکته دومتون بايد عرض کنم ؛ نه متاسفانه يا خوشبختانه يکي دو سالي هست که با سريال هاي تلويزيوني آشتي اي ندارم... اما فکر ميکنم در خصوص شمشير تيزي که فرموديد ,پاسخ رو به جناب ني نامه هم دادم.هرکس بنا به جايگاه خودش انتقاد ميکنه. قطعا جايگاه دکتر احمدي نژاد؛ مناسب اين نوع انتقاد نيست. همون طور که در کامنت اول به جناب ني نامه مثالش بيان شد. /البته شايدي که شما به کلام امام اضافه کرديد خيلي با فرمايش ايشان فرق ميکند. اين برداشت شما از کلام حضرت امام ربطي به فرمايش ايشان ندارد. ايشان فرموده اند مسولين را تخريب نکنيم. نه اينکه مسولي که خود خراب کاري کرده در موردش چيزي نگوييم بگوييم اين ميشود تخريب. خير. آن مسول ؛خودش, خودش را خراب کرده است. ما تخريب نکرده ايم.ما فقط اذهان عمومي را متوجه تر ساخته ايم.از آن اعمال و نتايج امروزي آن. شايد مثال جالبي نباشد اينکه مي خواهم بگويم اما جهت تمثيل بد نيست: اگر نبايد بگوييم که فلان مسول چه کرده؛ پس بياييد به حضرت زينب هم اعتراض وارد کنيد که چرا از کارهاي يزيد گفتند. يا به خود امام (ره) اشکال وارد کنيد که چرا در برابر شاه؛ بعد هم بني صدر و غيره اعتراض کردند. اين چه فرمايشي است که مي فرماييد آخر؟؟؟؟اصلا منطقي است ؟؟؟/در خصوص دعاي حضرت امام , فکر ميکنم شما در چرايي مسئله خوب دقت نکرديد. بد نيست يک بار ديگه علت امر را مجددا مطالعه کنيد. خودم رو بالاتر از آقاي قرائتي نمي دونم اما من براي مسول دعا نمي کنم براي اينکه اوضاع زندگي ام دست آنها است.دعا ميکنم چون مملکت اسلامي بايد خوب بچرخد. همين و بس.براي اصلاح امور و بهتر شدن وضعيت.همين و بس!/دشمنان سوء استفاده ميکنند اما تا وقتي دست دادن هاي جناب خاتمي و رفتارهاي فجيح جناب هاشمي و امثال آنها هست؛ با نوشته هاي من کسي سوء استفاده نميکند. بعد هم مگر بايد به بهانه سوء استفاده بيگانگان ؛ دست از انتقاد برداشت؟؟ پس چرا امام علي به حکمرانانشان انتقاد ميکردند و خطاهاي امثال طلحه و زبير را بلند ميگفتند؟؟؟چون بايد ذهن داخلي ها آگاه ميشد. ايشان مقتداي ما هستند. بس است اين همه سکوت به بهانه مصلحت و سوءاستفاده دشمن. پس کي به اوضاع مملکت خودمان مي خواهيم توجه کنيم؟ تا کي آخر؟؟؟ / بله تنها روش اصلاح اتحاد است . اما وقتي امثال آن آقايون با مسولان دلسوز مملکت سر جنگ دارند و هر جا بنا به اتحاد شد دنبال استفاده خودشان بودند؛چگونه ميشود متحد بود.../اما در خصوص پيام هايتان بايد عرض کنم، خير . مشکل از سيستم شما نيست. من خودم اين تصميم را گرفتم. آن هم به اين دليل که عده اي که از شعور بويي نبرده بودند ؛ اينجا را بهانه اي براي توهين به ارزشمندان اين مملکت و دوستان دلسوز و متعهد و بسيار گرانبهاي برخي وبلاگ ها؛ ميديدند و براي زير سوال بردن بنده به آن عزيزان توهين ميشد. اگر توهين به شخص بنده بود؛ من مشکلي نداشتم . اما اين اجازه را نميدهم که کسي به اين اشخاص توهين کند آن هم به بهانه زير سوال بردن بنده. براي همين نظرات وبلاگ را به شکل پيش فرض، خصوصي کردم./ در پايان براي اين همه دلسوزي و اهميت نهادن شما به اين وبلاگ بسيار بسيار سپاسگزارم.

    سلام عليكم و رحمت الله . اطاعت امر شد .

    اما راستش بنده بچه بي زبونيم. براي همين يوخدشا عرض كردم خدمت دوستان . تشريف بيارين نظر بدين شومام ببينين جالبس؟

    پاسخ

    سلام.ممنون از لطفتون.چشم ان شاءالله خدمت ميرسيم.
    + مهاجر 

    سلام

    در تاريخ هيج گاه، تندروان و كاسه از آش داغتر ها و آنان كه جلوتر از امام زمان خويش حركت مي كنند، به حق كمك نكرده اند. مطالبي كه نوشته اي را با نظرات امام مدعاي خويش (رهبري) بسنج. بايد به حال خود فكري كني وگرنه كه مثل خيلي ها نه خيلي دير كه زود به خوارج مي پيوندي. لحظه اي فكر كن. هم به آن زمان كه (به قول خودت) براي آزادي به خاتمي رأي دادي و هم به اين زمان كه فحش را به هيكل او كشيده اي.

    پاسخ

    بسم الله./سلام./دوست عزيزم؛ مهاجر گرام؛ کاش کمي با تامل بيشتر متن را مي خوانديد.در ادبيات و قلم؛ من و ما هميشه معناي شخص نويسنده را نميدهد. گاهي منظور گروه فکري نويسنده است.گاهي؛منظور؛هم قشران يا هم مسلکان؛ يا حتي گاهي هم سن هااست. گاهي منظور از من يا ما در متن؛ قشر خاصي از جامعه است.و بعضا عموم مردم.که نويسنده خود را به جاي تمام آنها حق دارد بگذارد و قلم به دست بگيرد.و البته که کلام بايد شايستگي جاري شدن بر قلم را داشته باشد.دوست گرام ؛ بنده هيچ گاه به جناب آقاي خاتمي؛ راي نداده ام. نه به دلايل مخالفت هاي سياسي بلکه به خاطر يک دليل ساده؛ من آن روزها سنم کمتر از آن بود که مطابق قانون اساسي حق راي دادن داشته باشم.در اين جا در آن بخش از کلام که گفته شد آن روز که به خاتمي راي داديم...از زبان آن عده اي گفته شد که اگر خوب گوش کنيد هنوز هم از آن راي پشيمانند.و هنوز هم صداي آن پشيماني به گوش ميرسد.کم نيستند اين گروه. به قشر ديني هم مرتبط نيستند؛ بسياري از جوانان حتي به اصطلاح سياسي چپ گرا هم که حق و انصاف معيارشان است به راستي پشيمانند.آن قدر که مجبور به بيان اين واقعيت تلخ شويم که از اصل اعتماد کردن به يک نفر و خصوصا يک روحاني زده شوند و اين جاي بسي غصه دارد./اما در خصوص پيروي از کلام و سيره رهبري بايد داستاني تکراري را عرض کنم و آن هم روزهايي که حضرت زهرا(سلام الله) درب خانه ها را ميزدند و ميگفتند مگر شما نبوديد که در غدير با علي بيعت کرديد؟؟درب خانه ها بسته ميشد اما راه حقيقت خاموش شدني نيست.اگر به تاريخ بنگريد آن روزها حضرت علي؛ هم پاي زهرا نميشدند.چون جايگاه امامت در آن زمان اين اجازه را به ايشان نمي داد اما اين دليل نميشود که زهرا را منع کنند که نرو و اين خطا است .چرا که زهرا معصوم است و مبرا از خطا.پس ميتوان چنين نتيجه گرفت که گاه يک موضوع براي افراد مختلف که در جايگاه هاي مختلف قرار دارند وظايف متفاوتي ايجاب ميکند.رهبري قطعا بنا به صلاح ديد هاي اجتماعي به صراحت نقد افراد جامعه ديني و مسولين را نميکنند آن هم به خاطر حفظ وحدت جامعه. همان طور که حضرت امام بعد از انتخاب بني صدر در روز تنفيذ او ؛ به صراحت مخالفت نکردند. اما به کنايه فرمودند که مردم خطا دارند ميروند.مثل حضرت رهبر که ايشان هم به صراحت نقد نکرده اند و حتي بعضا به خاطر صلاح ديدهاي جامعه اسلامي جاهايي به تاييد پرداخته اند اما کم هم به کنايه منظور را بيان نفرموده اند. کافي است کمي دقت نظر داشته باشيم. / بنده کاسه از آش داغ تر نشدم. اما شما با منطق نه ديني و انقلابي فقط با منطق عقل کمي به دنياي اطرافتان نگاه کنيد تا ببينيد آيا اين انتقاد صريح ابن ملجم مي سازد؟؟...خدا همه مان را هدايت کند؛ ان شاءالله...

    سلام و عرض ادب دارم. جز فحاشي،هتاكي، تهمت، ايراد افترا، جهالت، رذالت، ناداني و حماقت چيز ديگري در نوشته شما نيافتم!! خرمت قلم را با نوشتن اين خبيثات و هزليات شكستيد!!

    يا للعجايب!

    پاسخ

    بسم الله النور.عليکم السلام و رحمه الله./فرموديد جز فحاشي،هتاكي، تهمت، ايراد افترا، جهالت، رذالت، ناداني و حماقت چيز ديگري در نوشته ام نيافتيد.اما يک سوال:در اين جمله شما احيانا چه چيزي يافت ميشود؟؟...اگر بنده حرمت قلم را شکستم و به قول شما از روي جهالت و ناداني چنين کردم؛ شما که انسان فهميده و غير جاهلي هستيد؛در اين قالب کلمات با حرمت قلم چه کرديد؟؟ بله،شايد بفرماييد کلامتان بازتاب سخن اينجانب بوده است.اما شما که امر به معروف ميکنيد و نهي از منکر؛خود شما چرا بازتاب کلام بنده را در همين قالب آفريديد؟؟باز خدا را شکر که بنده به جهل متهمم. و به نفاق و سوء نيت متهم نشده ام.شکرلله لعلمه علي کل شيء...خدا ان شاءالله بنده را از جهل ديني و عقلي نجات داده و به راه دين هدايت فرمايد اگر در جهل و ضلالتم ان شاءالله...

    سلام و عرض ادب دارم. نوشته تان را خواندم. جز توهين؛هتك حرمت؛فحاشي،ايراد افترا، تهمت، نفرت افكني،جهل و ناداني و البته تحجر و واپس گرايي چيز ديگري در آن مشاهده نكردم!!

    آنقدر اراجيف و چرت و پرت وقيحانه به هم بافته ايد كه انگشت تعجب بر دهان برگرفتم! خداوند همه جاهلين را هدايت كند!!

    پاسخ

    آفريديد؟؟باز خدا را شکر که بنده به جهل متهمم. و به نفاق و سوء نيت متهم نشده ام.شکرلله لعلمه علي کل شيء...خدا ان شاءالله بنده را از جهل ديني و عقلي نجات داده و به راه دين هدايت فرمايد؛ان شاءالله...( اگر در جهل و ضلالتم...)
    سلام و عرض ادب و احترام دارم. مطلب تازه وبلاگتان را با تامل خواندم!آن را انشايي سرشار از توهين،افترا،هتك حرمت، تحجر،سطحي نگري،جهل و ناداني يافتم! قصد نداشتم چيزي بنويسم اما احساس كردم كه بايد چيزي بنويسم و لو آنكه تاثيري نداشته باشد. حداقل رضايت باطن خواهم يافت!
    1-فرموده ايد"سخنم راست است و حقيقت" و اشاره كرده ايد كه نبايد سكوت كنم! خب! بفرماييد!...... سيد محمد خاتمي كه به واقع افتخار روحانيت و دستگاه فقاهت است را متهم به دزديدن لواي روحانيت و فاسد ساختن پسران و عريان ساختن دختران كرده ايد! و گند كشيدن مملكت را به وي نسبت داده ايد! نمي دانم از اخلاق و وجدان در نزد شما چيزي يافت مي شود!؟به نظر مي رسد خير!هيچ انسان اخلاقگرايي اينگونه حكم به دنائت و رذالت كسي نمي دهد!لا اقل به نظر مي رسد مسلمان هستيد! اسلام كي ايراد افترا و تهمت و فحاشي به يك مسلمان را تجويز كرده است!!آن هم كسي كه ذريه نبي مكرم اسلام است!آنقدر زشت حرمت قلم را شكسته ايد كه دشمنان قسم خورده خدا نيز اين كار را نكرده اند!!
    آقاي خاتمي بارها و بارها توسط همان رهبري كه ادعاي تبعيت از ايشان داري مورد تعريف و تميد قرار گرفته است! برخي از آيا ت عظام مانند آيت الله سيستاني،صانعي،منتظري،موسوي اردبيلي،سبحاني و... بارها از ايشان تمجيد كرده اند و خاتمي را فخر حوزه دانسته اند آنگاه شما...؟!چقدر شرم آور چرت و پرت بافته ايد!!
    2-به كار بردن واژه نامرد در مورد خاتمي بيانگر حماقت و جهالت عظيم شماست!!
    3-اكبر هاشمي رفسنجاني به گفته همان امامي كه به آن اعتقاد داريد ذخيره انقلاب است و به گفته رهبري فعلي هيچكس براي او هاشمي نمي شود!! آنوقت شما به ايشان آن فحشهاي نفرت انگيز مي دهيد!!من خود از منتقدان هاشمي هستم اما هيچگاه وي را به چنين زشت گوييهايي آلوده نمي كنم!!
    4-فرموده ايد "اگر..........خميني زمان يعني خامنه اي اين همه تنها نبود" الان معلوم نيست كه خامنه اي تنها باشد! تمام تلويزيون و راديو و رسانه هاي گروهي و حوزه ها و مدارس و دانشگاهها و مطبوعات و امام جمعه ها و ..... جز تعريف و تحسين سخنان رهبري و در بوق و كرنا كردن آن مگر كاري ديگر دارند!!
    5- صاحب اين قلم آماده مباحثه در جهت روشن شدن واقعيتهاست!
    والسلام علي من اتبع الهدي


    پاسخ

    بسم الله النور/سلام عليکم و رحمه الله./اولا که خيلي خداوند را شاکرم بابت اين احساس مسوليت حضرتعالي و اينکه هنوز عده اي در اين جامعه پيدا ميشوند که دلشان به حال مسائل مملکت بسوزد و اين احساس مسوليت در وجودشان نمرده است.و از بابت اين که اين احساس مسوليت شامل حال اين دلنامه هم شده است بسيار سپاسگذارم./اما پاسخ:آري بنده توهين کردم(گرچه اصلا ب اين جمله اعتقاد ندارم اما به فرض صحت کلام شما)ميشود بگوييد اين هتک حرمت به ساحت مقدس کدام حرمت داري شده است؟؟(و البته که حرمت انسانها غير ز حرمت انساني شان بنا به معيار الهي سنجيده ميشود و ان اکرمکم عند الله اتقاکم.)ميشود به من بگوييد کسي که در لباس روحانيت؛به دختران دست ميدهد؛ و دفتر ايشان اين کار را ندانسته و ناشي از فشار حمعيت(!!!)(که هرکس فيلم را ديده باشد ؛نشاني از فشار جمعيت نميبيند...)دانسته اند. و جه قدر جالب با بازي با کلمات فقهي،سعي بر خاموش ساختن اذهان عمومي داشتند؛کلماتي در دليل آورده اند که معناي جالبي ميدهد:گاه صلاح ديدها؛حکم بر انجام برخي کارها ميکنند...و چه نکته جالبي...من واقعا نميدانم کدام فلسفه عقلي و يا ديني به شما حکم کرد که جناب خاتمي افتخار روحانيت اند؟؟(اين جمله را لطفا جاي ديگر نفرماييد چرا که مردم همين ذره اعتمادشان به روحانيت را هم از دست ميدهند.) آيا روحاني اسلام؛ تابع اين دين هست يا خير؟آيا وقتي قشر روحانيون به کسي يا چيزي افتخار ميکند؛بر مبناي اسلام هست يا خير؟آيا حرامِ صريح اسلام براي همه حرام هست يا خير؟پس من نميدانم چطوراسلامي که حکم بر بر عدم ارتباط دست با نامحرم ميکند براي جناب خاتمي آن را مباح؛البته طبق فرمايش دفتر ايشان آن را واجب ميداند؛که با وجود اين قبيل مسائل باز هم ايشان ميشوند افتخار روحانيت و دين اسلام.من واقعا متاسفم براي آن دين و آن مبلغان ديني که به کسي مي نازند و او را افتخار حود ميدانند که به آن دين هم پايبند نيست...فيلم ايتالياي ايشان را گفتند جعلي است(گرچه دفتر ايشان بالاخره پذيرفت که اين قصه صداقت دارد)فيلم برنامه چلچراغ(مردي باعباي شکلاتي يا همان آخرين شب چله با خاتمي)که خود دوستداران ايشان آنرا توزيع کردند و نه کسي اعتراض کرد نه کسي تکذيب؛و تمام خبرگزاري هاي چپ گرا هم آن را منعکس کردند؛هم ساخته دست دشمنان و معاندين بود؟؟حرفهاي رد و بدل شده در آن جمع؛جک گويي هايي که سراسر توهين به مقام روحانيت بود؛ و واکنش اقاي خاتمي که تنها خنده هايي زيبا(!!)بود و بس هم کار دشمنان است؟؟به خداوند قسم حاي گريه دارد که کسي در لباس روحانيت بخندد به اين توهين ها؛مراهي کند و ...اگر يک فرد عادي با دست به شانه يک خانم بزند شايد انقدر بد نباشد که رييس جمهور يک مملکت اسلامي؛ مردي در لواي روحانيت به خود چنين اجازه اي بدهد و چنين عملي را انجام دهد. فرض خوشبينانه بگذاريد و بگوييد نامحرم نبوده, اما عزيز دل؛چيزي که همه ميبينند محرم بودن يا نبودن نيست؛ دست يک روحاني است که به شانه يک دختر ميخورد؛ اصلا ميگوييم فعل حرام صورت نگرفته اما يک سوال چهره روحانيت زير يک راديکال رفت و خرد شد يا نه؟؟و حکم ديني هر رفتاري که وحهه اسلام را زير سوال ببرد و مخدوش کند؛ اگر از دستورات دين اسلام نبوده باشد, حرام محض است...به خدا من نميگردم دنبال يک چيز که اصطلاحا گير بدم.اما واقعا اين رفتارها شديدا جاي فرياد داره...از رهبري گفتيد.اما شما چرا يک جمله از کلام رهبري را ميگيريد و باقي را رها ميکنيد؟؟هر حرفي شان نزول دارد و براي آن تفسير کلامي(تفسير با توجه به ساير کلام ها)بايد در نظر گرفت.اگر امام چنين صحبتي دارند خط آخر وصيتنامه شان را هم دارند که بد نيست آن را هم ببينيد. اگر امام و رهبري اين جملات را دارند سخنراني هاي مفصلي در باب مبارزه با ظلم و تبعيض دارند؛بيانات بسياري در خصوص عدم سکوت در برابر عده اي دارند که از بيت المال مي خورند و به اسم دين به جنگ عليه آن ميپردازند. چرا اين ها را نمي خواهيد ببينيد؟؟ کدام وزارت ارشاد بود که به خود اجازه داد به راحتي حريم ها ي بين انسان ها را بشکند؟ نتيجه کدام فرهنگ سازي ؛ دنياي امروز ما است؟؟ اسم اين اعتراض ها تحجر نيست! اگر به چيزي اعتقاد داشته باشيد و کسي را ببينيد که به آن اعتقاد دارد اما خلاف آن عمل ميکند؛ اگر اعتراض کنيد؛ بگوييد چرا، اگر ببينيد با کلمات بازي ميکنند و اذهان را غافل مي خواهند بکنند؛ اگر اعتراض کنيد وحرفي بزنيد؛ ميشود تحجر؟؟؟؟.../ميشود بگوييد نتيجه آن همه اصرار بر آزادي بي حد و حصر ؛ چه چيزي جر بي بند و باري است؟؟بد نيست سري به نهج البلاغه بزنيد تا کلام امام علي را در خصوص طلحه و زبير ببينيد.براي مثال به خطبه 137 سري بزنيد: همانا ناکثين(اصحاب جمل)گروهي سرکش و ستمگرند؛خشم و کينه و زهر عقرب و شبهاتي چون شب ظلماني؛ در دل هايشان وجود دارد...حالا کسي مي تواند بلند شود بگويد؛ نه حضرت علي اشتباه ميکردند؛طلحه و زبير سيف الاسلام بودند.آقا ملاک حال افراد است.امروز طلحه و زبير پشت به آن اسلام و دين کرده اند.و چون مظلوم نمايي ميکنند و سعي بر گمراه سازي افکار دارند بايد چهره آنها را نشان داد. يا مثالي ديگر: آن روز که حضرت زهرا درب خانه هاي مردم مدينه را ميزدند و ميگفتند کجا ست بيعتي که در غدير با علي بستيد؟ آيا امام هم با ايشان؛ ميرفتند؟ نه! چرا؟چون جايگاه امامت در آن شرايط وظيفه اي ديگر بر دوش امام گذاشته بود.اما جايگاه ياوري امام سکوت(وظيفه حضرت)را براي جايگاه ياوري امام بر عهده نداشتند.بلکه بايد به افشاي حق و حق طلبي مي پرداختند.نه رهبر ، حضرت علي هستند نه ما حضرت زهرا.اما آنها الگوي ما هستند.شايد مثال صحيحي نباشد اما جهت درک بهتر موضوع آن را بيان ميدارم.اين درست است که بگوييم چون طلحه و زبير روزي سيف الاسلام بودند پس امروز بايد اگر پشت کردند به همان اسلام بايد بگوييم نه،آنها سيف الاسلام اند؟؟نه! مسلما نه! اگر روزي امام درباره کسي جمله اي فرمودند؛ ايشان خط آخر وصيت نامشان را هم دارند.بد نيست ب ان نگاهي بيندازيد.اين درست نيست که بگوييم فلاني از ذريه حضرت رسول است پس اگر خيانتي کرد و به دين رسول خدا پشت کرد؛ يا اگر خطايي کرد که دامن آن اجتماع را ميگرفت سکوت کنيم؛ بگوييم نه او از ذريه حضرت رسول است. خير اين ربطي به آن ندارد.همين حضرت رسول فرموده اند در برابر ناحقي و ظلم و نفاق سکوت نکنيد. به راستي رفتار هاي آقاي خاتمي در امثال ايتاليا در راستاي حفظ حرمت دين جدشان رسول الله بوده است؟؟ آقاي هاشمي هم که خوب خودشان و تعهدشان به امام و انقلاب و اسلام را ثابت کرده اند خصوصا در اين انتخابات اخير رياست جمهوري...بد نيست به ارگ جديد بم که در چند کبلومتري بم ساخته شده سري بزنيد. بعد هم يک مختصر به شهر بم سر بزنيد. ر ارگ جديد از مسولين سوال کنيد آب اينجا و برق اينجا از کجا تامين ميشود. بپرسيد هم که چند درصد اينجا به شکل غير قانوني به مالکيت بيگانگان در آمده است.راستي سوال کنيد اين همه رفاه مال کيست. يا بپرسيد آن روزها که محرم در نوروز بود اينجا چه خبر بود. من جواب اين سوال ها را نميدهم. شما بر اساس انسانيت خودتان و عقل و منطق و انسانيت به دنبال جواب آن برويد و نتيجه بگيريد..../2.شکرلله...؛ربنا اهدنا الي الصراط المستقيم.
    سلام... اولا فكر كنم اين جمله رو آيت الله بروجردي گفته بودند نه امام خميني! ثانيا... اون مال زماني بود كه تعداد آدمهايي كه به شكل دزد وارد اين لباس مي شدند خيلي زياد نبود! به نظر من امام خميني چه در گفته‏ها و نوشته ‏ها و در وصيت نامه‏اش راه رو به ما نشون دادند. هرگز نگفتند در برابر دزدي‏ها و گردن كلفتي ها و بي غيرتي ها و چپاولها و ... ساكت باشين! درباره آدمهايي هم كه اسم برديد، هر چند من هم از ريخت اونها خوشم نمياد، ولي فكر كنم مساله خيلي فراتر از آدمها و اسمها باشه!
    پاسخ

    سلام.عارضم خدمتتون که تا اون جايي که من ميدونم و مجددا سوال کردم اين جمله رو امام (ره)فرمودند. البته منبع اينترنتي پيدا نکردم. البته باز هم فرقي نميکنه مهم کلامه...اما در خصوص ثانيا که فرموديد؛بله زياد هستند؛ اما نه اون قدر زياد که ...اما در خصوص کلام بعديتون؛ بله؛ صد البته که امام راه رو به ما نشون دادند. و خود ايشون نمونه کاملي بودند در راستاي مبارزه با همين دزدي ها ؛ گردن کلفتي ها ؛ بي غيرتي ها و چپاول ها.ايشون نفرمودند ساکت باشين.حتي مصلحت انديشي هايي که خيلي از بعضا علما هم داشتند رو ايشون درست نمي دونستند.بله؛ مسئله فراتر از آدمها و اسمها است. اما کلمه اي گفته شدو اسمي بعضي برده شد که تو خود بخوان حديث مفصل...(بالاخره يکي پيدا شد که به اين ادبيات ما از اين ور گير نده نگه تنده. دمتون گرم(: )

    لينك نوشته را در آخرين پستم گذاشتم ...

    ارادت

    پاسخ

    سلام./ممنون/ما نيز/ياعلي

    سلام. كار قشنگي است. بعد بدهيد به مطالب. عرفاني اجتماعي سياسي ...

    ان شالله موفق باشيد.

    پاسخ

    سلام. چشم ان شاءالله. شما نيز مويد باشيد.